تغيير
با سلام و وقت به خير
اين روزها در آستانه تغيير سال هستيم و همه خودشونو براي تغيير طبيعت آماده مي كنند.
اسم تغيير بردم ، يادم افتاد اين كلمه بارها و بارها به گوش همه ما هورده و كمتر كسي امروزه هست كه با تغيير كردن آشنا نباشه، اما چيزي كه هست همه ما دوست داريم ديگران تغيير كنند و مثبت بشن ولي وقتي نوبت به خودمون مي رسه ،تغيير چندان جذابيتي نداره.
همانطوريكه در اين سايت و يا سايتهاي ديگه با كاربرد مشابه جستجو مي كنيد با درخواستهايي مواجه مي شويد كه از اين كلمات به وفور ذكر شده :
صداقت ، اخلاق خوب ، قابل اعتماد بودن و ... كه خود شما بهتر از من ديديد و شنيديد، اين مطلب به نظر من نشون ميده كه همه ما آيتمهاي خوب و مثبت را خوب مي شناسيم و دوست داريم ديگران كه قصد ايجاد يك ارتباط خوب ، درست و دائمي با ما برقرار كنند داراري اين خصوصيات در مرحله اول باشند.
اما اگر برخوردهايي داشته باشيد متوجه شديد كه يك كلمه يه ظاهر ساده كه اكثريت اون رو در توقعاتشون ذكر مي كنند داراي معني و مفهوم متفاوتي در ذهن دو طرفه؟!
اگر همين كلمه كليدي و پر كاربرد "راستگويي" يا صداقت رو مثال بزنيم، واقعا صداقت يعني چه؟ تا چه حد و مرزي بايد صداقت داشت؟ در چه مواردي بايد راست بشنويم؟ ولي فراموش مي كنيم كه در برخورد با فردي صادق و راستگو چه بايد كرد؟؟؟
واقعا اگر يك فرد صادق و راستگوي حقيقي با شما ارتباط برقرار كرد ، وظيفه شما در قبال اون چيه؟
منتظر نظرات شما هستم تا در اين مورد بيشتر با هم صحبت كنيم.
پيشاپيش تغيير شكوفنده طبيعت در راستاي احياي زندگي و اهداي بي توقع آون رو به بشريت تبريك عرض ميكنم و اميدوارم ما هم تحولي عظيم تر از تغيير فصل طبيعت در خودمون بوجود بياوريم.
موفق و پيروز باشيد.
چهارشنبه 22 اسفند 1386 - 10:30:01 AM